یاداشتی از دکتر رامین سمیع زاده ؛
با نگاهی به سرنوشت شرکت های نامدار و بزرگ دنیا در یک دهه گذشته، در می یابیم که همه آنها با دگرگونیهای فراوانی رو به رو بوده اند. بسیاری از آنان به بازنگری در ساختارهای چندین ساله خود پرداخته،گروهی سیاست ادغام در نامهای تجاری پرتوانتر را در پیش گرفته و برخی دیگر نیز دست به تعدیل کارکنان و تحولات در منابع انسانی زده اند.
با نگاهی به سرنوشت شرکت های نامدار و بزرگ دنیا در یک دهه گذشته، در می یابیم که همه آنها با دگرگونیهای فراوانی رو به رو بوده اند. بسیاری از آنان به بازنگری در ساختارهای چندین ساله خود پرداخته،گروهی سیاست ادغام در نامهای تجاری پرتوانتر را در پیش گرفته و برخی دیگر نیز دست به تعدیل کارکنان و تحولات در منابع انسانی زده اند. به هر روی دگرگونیهای ساختاری در اقتصاد دنیا و افزایش و تغییر رویکرد رقابتها در عرصه تجارت، بسیاری از شیوه های پرکاربرد در اقتصاد سنتی را از میان برده است.
در دنیای کارآفرینی و تجارت، مدلهای کسب و کار (Business Models) گوناگونی وجود دارند. با افزایش رقابت میان شرکتها، نوآوری یکی از ویژهترین ضرورتهای پایداری هر کسب و کاری است. از سوی دیگر، کسب و کارهای پیروز و پابرجا افزون بر دارا بودن یک مدل کسب و کار اثر بخش، در اجرا نیز توانمند هستند، و به همین دلیل نیز شرکتهای نامدار به دلیل برتری در تواناییهای فنی از رقیبان خود پیش افتاده اند. پرسشی که پدید میآید این است که اگرچه هر دو عامل مدل کسب و کار و تواناییهای فنی ارزشمند هستند، با فرض پذیرش نوآوری، کدام یک بر دیگری «برتری» دارد:
پاسخ این پرسش در دنیای پیشرفتهی اطلاعات این است که نوآوری در مدل کسب و کار در این زمانهی پر غوغای گردش اطلاعات، توانمندتر از نوآوری فنی است، چرا که روشن است: کپیکردن مدل کسب و کار برای رقبا دشوارتر از کپیکردن نوآوری فنی است.
در روند نهادینه کردن رویکردهای تغییر مدل کسب و کار در زمانه حاضر، انعطاف پذیری، چابکی و خلاقیت در پاسخ گویی به مسألههای پیش رو از ویژهترین داشتههای سازمانی هر نهاد تجاری و بنگاه کسب و کار است. از این رو تأکید بر لزوم نهادینه کردن مدل طراحی آموزشی به عنوان دستگاه مکمل در تغییر مدل تجاری بسیار ارزش یافته و تقریباً در صدر امورمینشیند، تا آنجا که شاید بتوان گفت لازمه پذیرش و کارآمدی تغییرات در مدلهای کسب و کار، وارد کردن مدیریت دانش و پیاده سازی مدلی کاربردی، هدفمند، فرآیندگرا و پویا از دانش نزد سازمان خواهد بود.
امروزه شاهد هستیم که در فرآیند تحول نظامهای مدیریت دانش در دنیا ماهیت آموزشها به طور فزایندهای از رویکرد تأکید بر تولید نیروی انسانی آگاه در سازمان به رویکرد بهبود کارکنان در عملکرد شغلیشان و حل مسألههای سازمانی تغییر یافته است و پیرو این رویکرد، طراحی آموزش دیگر یک پروسهی سازمان یافته با هدف تولید و برنامهریزی دورهها نبوده بلکه فرآیندیست عمومی برای کشف نیازها و مسألههای عملیاتی کارکنان و آفرینش راه حل های مناسب برای پاسخگویی هدفمند، شفاف و محدود به حوزه نیازمندیهای معین. تغییر پیروزمندانه مدلهای کسب و کار در هنر و صنعت مبلمان، امروز در گرو به کار بستن رویکردهای آموزشی پیشرو و هدفمندیست که تشکلهای محوری این هنر صنعت با یاری نهادهای توانمند آموزشی در کشور در برنامه پیش روی خود ترسیم کرده و تا دستیابی به همه ظرفیتهای موجود در این حوزهی پرتوان و پرفرصت از صنعت در ایران اسلامی به آن پایبند خواهد بود.
بدیهی است بهبود این شرایط در کوتاه مدت، توسط یک یا دو نهاد به شکل دستوری و دفعتاً امکانپذیر نبوده، بلکه میبایست با حرکتی هدفمند، استراتژی محور و با یک عزم ملی و حمایت و درک متقابل تشکلها نسبت به آن پرداخت و از طریق برگزاری نشستها، کنفرانسها و هماندیشیهای لازم با همیاری مجریان مجرب و دست اندرکاران مرتبط جهت آسیب شناسی و بررسی فرصت ها و تهدیدهای آن بیش از پیش گام نهاد.
به هر روی، امید و خودباوری،کثرت گرایی و آیندهنگری و بیداری و بی باکی، ارکان اندیشه ست که همواره باکوشش بی جنجال و برنامهگرایی بزرگان جامعه صنفی هنر و صنعت مبلمان و دکوراسیون، میدانی از کار و امید و همگرایی را فراروی این خانواده بزرگ نهاده است. میدانی که از حریفان و همراهان میهنی تا توانگران و بنگاه های جهانی را به بازی و هم آوردی اصولی و جوانمردانه فرا میخواند و پیشرفت به بار می آورد.
اکنون همه در آستانه هشتمین رویداد بین المللی دکو ایستاده ایم. میدانی که خود “نقش جهانی” ست از هنر و فن، و جشنوارهای است از دانش و اندیشه و مهربانی، دکو، میهمانی مهر است در چهاردهمین ماه از تقویم خورشیدی این سرزمین.
در این میانه، نگاه های بسیاری به شورای ملی مبلمان و دکوراسیون ایران و صنایع وابسته- که همه ارکان میدان داری را در نام، ساختاری و اختیارات قانونی خود داراست- معطوف گشته است.
امید که این شورا آنچنان که میدان ارزنده دکو را همانند دوره های ششم و هفتم با همت و ذوق و وسواس میآراید و بر پا میدارد، در راستای فعالیتهای انجام یافته پیشین خود بیش از پیش پا در عرصه های پرچالش تمامی حلقههای زنجیره تامین به ویژه تولید و صنعت گذاشته و در مسیر تعامل با تمامی مراکز علمی، دانشگاهی، تحقیقاتی و تشکلها و ارکان فعال و اثرگذار حوزه مبلمان، دکوراسیون و صنایع وابسته موفق بوده و از عرصه همافزا ساختن صنوف و ایجاد همدلی از راه هدایت، حمایت و تقویت دانش و سرمایههای مادی و معنوی ایشان نیز سربلند و پر افتخار بیرون آید. اکنون جامعه تشکل های حوزه هنر و صنعت مبلمان و دکوراسیون به پشتوانه این همگرایی و هم صدایی در جایگاهی ایستاده است که گرچه زمینه ناسازگار جهانی و زمانه پرآسیب تولید و کارآفرینی در این سرزمین زیان-هایی را برای او به بار آورده است اما در آستانه مواجهه با شرایط پس از تحریم و با تدبیر و هدایت مدیران متعهد خود با اتکا به تندرستی و نیرومندی بدنه ورزیده این هنر- صنعت خود را از ورطههای خطر عبور داده و سربلند و پیروز خواهد شد.
در دنیای کارآفرینی و تجارت، مدلهای کسب و کار (Business Models) گوناگونی وجود دارند. با افزایش رقابت میان شرکتها، نوآوری یکی از ویژهترین ضرورتهای پایداری هر کسب و کاری است. از سوی دیگر، کسب و کارهای پیروز و پابرجا افزون بر دارا بودن یک مدل کسب و کار اثر بخش، در اجرا نیز توانمند هستند، و به همین دلیل نیز شرکتهای نامدار به دلیل برتری در تواناییهای فنی از رقیبان خود پیش افتاده اند. پرسشی که پدید میآید این است که اگرچه هر دو عامل مدل کسب و کار و تواناییهای فنی ارزشمند هستند، با فرض پذیرش نوآوری، کدام یک بر دیگری «برتری» دارد:
پاسخ این پرسش در دنیای پیشرفتهی اطلاعات این است که نوآوری در مدل کسب و کار در این زمانهی پر غوغای گردش اطلاعات، توانمندتر از نوآوری فنی است، چرا که روشن است: کپیکردن مدل کسب و کار برای رقبا دشوارتر از کپیکردن نوآوری فنی است.
در روند نهادینه کردن رویکردهای تغییر مدل کسب و کار در زمانه حاضر، انعطاف پذیری، چابکی و خلاقیت در پاسخ گویی به مسألههای پیش رو از ویژهترین داشتههای سازمانی هر نهاد تجاری و بنگاه کسب و کار است. از این رو تأکید بر لزوم نهادینه کردن مدل طراحی آموزشی به عنوان دستگاه مکمل در تغییر مدل تجاری بسیار ارزش یافته و تقریباً در صدر امورمینشیند، تا آنجا که شاید بتوان گفت لازمه پذیرش و کارآمدی تغییرات در مدلهای کسب و کار، وارد کردن مدیریت دانش و پیاده سازی مدلی کاربردی، هدفمند، فرآیندگرا و پویا از دانش نزد سازمان خواهد بود.
امروزه شاهد هستیم که در فرآیند تحول نظامهای مدیریت دانش در دنیا ماهیت آموزشها به طور فزایندهای از رویکرد تأکید بر تولید نیروی انسانی آگاه در سازمان به رویکرد بهبود کارکنان در عملکرد شغلیشان و حل مسألههای سازمانی تغییر یافته است و پیرو این رویکرد، طراحی آموزش دیگر یک پروسهی سازمان یافته با هدف تولید و برنامهریزی دورهها نبوده بلکه فرآیندیست عمومی برای کشف نیازها و مسألههای عملیاتی کارکنان و آفرینش راه حل های مناسب برای پاسخگویی هدفمند، شفاف و محدود به حوزه نیازمندیهای معین. تغییر پیروزمندانه مدلهای کسب و کار در هنر و صنعت مبلمان، امروز در گرو به کار بستن رویکردهای آموزشی پیشرو و هدفمندیست که تشکلهای محوری این هنر صنعت با یاری نهادهای توانمند آموزشی در کشور در برنامه پیش روی خود ترسیم کرده و تا دستیابی به همه ظرفیتهای موجود در این حوزهی پرتوان و پرفرصت از صنعت در ایران اسلامی به آن پایبند خواهد بود.
بدیهی است بهبود این شرایط در کوتاه مدت، توسط یک یا دو نهاد به شکل دستوری و دفعتاً امکانپذیر نبوده، بلکه میبایست با حرکتی هدفمند، استراتژی محور و با یک عزم ملی و حمایت و درک متقابل تشکلها نسبت به آن پرداخت و از طریق برگزاری نشستها، کنفرانسها و هماندیشیهای لازم با همیاری مجریان مجرب و دست اندرکاران مرتبط جهت آسیب شناسی و بررسی فرصت ها و تهدیدهای آن بیش از پیش گام نهاد.
به هر روی، امید و خودباوری،کثرت گرایی و آیندهنگری و بیداری و بی باکی، ارکان اندیشه ست که همواره باکوشش بی جنجال و برنامهگرایی بزرگان جامعه صنفی هنر و صنعت مبلمان و دکوراسیون، میدانی از کار و امید و همگرایی را فراروی این خانواده بزرگ نهاده است. میدانی که از حریفان و همراهان میهنی تا توانگران و بنگاه های جهانی را به بازی و هم آوردی اصولی و جوانمردانه فرا میخواند و پیشرفت به بار می آورد.
اکنون همه در آستانه هشتمین رویداد بین المللی دکو ایستاده ایم. میدانی که خود “نقش جهانی” ست از هنر و فن، و جشنوارهای است از دانش و اندیشه و مهربانی، دکو، میهمانی مهر است در چهاردهمین ماه از تقویم خورشیدی این سرزمین.
در این میانه، نگاه های بسیاری به شورای ملی مبلمان و دکوراسیون ایران و صنایع وابسته- که همه ارکان میدان داری را در نام، ساختاری و اختیارات قانونی خود داراست- معطوف گشته است.
امید که این شورا آنچنان که میدان ارزنده دکو را همانند دوره های ششم و هفتم با همت و ذوق و وسواس میآراید و بر پا میدارد، در راستای فعالیتهای انجام یافته پیشین خود بیش از پیش پا در عرصه های پرچالش تمامی حلقههای زنجیره تامین به ویژه تولید و صنعت گذاشته و در مسیر تعامل با تمامی مراکز علمی، دانشگاهی، تحقیقاتی و تشکلها و ارکان فعال و اثرگذار حوزه مبلمان، دکوراسیون و صنایع وابسته موفق بوده و از عرصه همافزا ساختن صنوف و ایجاد همدلی از راه هدایت، حمایت و تقویت دانش و سرمایههای مادی و معنوی ایشان نیز سربلند و پر افتخار بیرون آید. اکنون جامعه تشکل های حوزه هنر و صنعت مبلمان و دکوراسیون به پشتوانه این همگرایی و هم صدایی در جایگاهی ایستاده است که گرچه زمینه ناسازگار جهانی و زمانه پرآسیب تولید و کارآفرینی در این سرزمین زیان-هایی را برای او به بار آورده است اما در آستانه مواجهه با شرایط پس از تحریم و با تدبیر و هدایت مدیران متعهد خود با اتکا به تندرستی و نیرومندی بدنه ورزیده این هنر- صنعت خود را از ورطههای خطر عبور داده و سربلند و پیروز خواهد شد.
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست