ساخت مبلمان چوبی را می توان از اولین قابلیت های انسان در خلق آثار جرمی و حجمی و از علائم پیشرفت تمدن از دوران کهن تا به امروز به حساب آورد که در قالب مفاهیم هنر و زیباشناسی و مهارتهای ساختن اشیاء مختلف در وجود انسان تجلی پیدا کرده است، این هنر قابلیت خلق اثر و از جمله ساخت تخت، میز، صندلی، کرسی، صندوق و قندوقچه از چوب از دوران باستان با انسان ها و با اقوام و ملل مختلف همراه بوده است و اگرچه تاریخچه ساخت اشیائی چون تخت و کرسی به بیش از سه هزار سال قبل از میلاد مسیح باز می شود، اما تولید کارخانه ای یا تولید صنعتی مبلمان از اواخر قرن نوزدهم آغاز بوده است. با این حال صنعت مبلمان چوبی تا اواسط قرن بیستم فاقد تحرک همه جانبه و لازم در بازارهای داخلی و بین الملی بود. پس از جنگ جهانی اول و از اوایل دهه ۱۹۳۰ بعضی از کمپانی ها سازنده وسایل زندگی برای توسعه صنعت مبلمان و ایجاد تحولات اساسی در بازارها تلاش هایی را در کشور ایالات متحده آمریکا و بعضی از کشورهای اروپایی به عمل آوردند. سپس از دهه ۱۹۵۰ به تدریج شرکتهای بزرگ و تخصصی سازنده مبلمان چوبی وارد فعالیت شدند و همزمان با ساخت و پیشرفت ماشین آلات مدرن چند کاره و با ابداع مواد اولیه صنعتی جدید در زمینه چوب، پارچه و اتصالات و یراق آلات، رنگ و روکش، بازارهای مبلمان با تنوع و رونق همراه گردید و بدین ترتیب دوره نوآوری ها و خلاقیت ها در تولید صنعتی آغاز شد.
امروزه با استفاده از ماشین آلات و تجهیزات پیشرفته و مدیریت درست فرایندها و با بهره گیری از طراحی و ساخت قطعه های منفصل و چفت و بست شونده در صنعت مبلمان، امکانات خوبی در نحوه بسته بندی مجموعه ها و مدول ها حاصل شده و در نتیجه مزیت حمل و نقل و توزیع مقرون به صرفه در اختیار صنعت قرار گرفته و باعث شده است ضمن افزایش بسیار زیاد شعاع عملکرد موثر بازار، یکی از مهم ترین ضعف های دیرینه و سنتی صنعت مبلمان، یعنی ویژگی یک بازار یا صنعت منفرد و پراکنده (Fragmented market/industry) به یک مزیت اساسی که بهره مندی از بازار یا صنعت یکپارچه و یکدست (Consolidated market/industry) باشد تبدیل شود، با این حال مزیت اخیر موجب شده است که آینده تولیدکنندگان کوچک فعال در بازارهای محلی، سخت مورد تهدید شرکتهای بزرگ خارجی و داخلی قرار گیرد. اکنون چنین به نظر می رسد که صنعت مبلمان تحت تاثیر تحولات دو دهه اخیر کاملا جهانی شده و دیگر محصور در حوزه محلی، ملی، منطقهای یا حتی بین المللی نیست. سرمایه در این صنعت شناور شده و به هر سوی جریان دارد و امروزه مدیریت صنعت مبلمان برپایه مدلهای سایبرنتیک متکی بر سیستم اجتماعی یا سیستم شبکه حرکت می کند که نحوه کارکرد آن بسیار متفاوت از سیستم مرجع و متمرکز در گذشته است. در شرایط و اوضاع حاضر، یک تولیدکننده سنتی فقط تا زمانی می تواند در عرصه کسب و کار دوام بیاورد که تولیدکنندگان بزرگ به دلیل عدم جذابیت بازار یا به دلایل اقتصادی و غیراقتصادی دیگر، موقتا وارد قلمرو بسیار کوچک فعالیتهای او نشوند.
در الگوی قدیمی و سنتی “بازار منفرد” ، ورود به صنعت اکثرا به سهولت صورت می گرفت و در عین حال ورود تازه وارد به بازار،تهدیدی جدی برای فعالان حاضر در صنعت محسوب نمی شد. اما در یکی دو دهه گذشته مرحله ورود به صنعت با مشکلات و موانع عدیده همراه شده است. یکی از موانع فعلی برای ورود، عبارت است از حجم عظیم سرمایه گذاری موردنیاز در صنعت در مقیاس جهانی، چون برخلاف گذشته که با کمترین سرمایه و ابتدائی ترین وسایل، ورود به بازارهای محلی ممکن می گردید، اکنون ورود به صنعت نیاز به سرمایه گذاری قابل توجه دارد، زیرا مقیاس فعالیت نه در یک حوزه جغرافیایی کوچک که باید در سطح بازارهای گسترده منطقه ای و بین المللی مورد ارزیابی قرار گیرد.
نکته دیگر آنکه، الگوی تخصیص منابع در سرمایه گذاریها به شدت متحول شده و تغییر یافته است، به نحوی که اغلب بطور تقریبی حدود ۲۵ درصد از مجموع سرمایه گذاری روی تکنولوژی سخت افزار و فرایند صورت میگیرد و بخش حجیمی از سرمایه گذاری برای تأمین بنیانهای مدیریت و توسعه در ایجاد حفظ دانایی و نیز در استقرار شبکه صرف میشود تا متضمن قابلیت انعطاف پذیری سازمان در بالاترین سطح باشد و در این ارتباط بسیاری از شرکتهای فعال در صنعت مبلمان بطور مستمر و طی هر سال اقدام به نوآوری و تغییر در حداقل ۵۰ درصد از محصولات خود مینمایند. به مفهوم دیگر، پیوسته و سالیانه حداقل نیمی از محصولات این صنعت در سطح جهانی در حال نو شدن است.
تکنولوژی تولید در صنعت مبلمان چوبی در سالهای اخیر در حال تغییر از وضعیت استفاده از ماشین آلات عمومی در گذشته به استفاده از ماشینهای تخصصی میباشد و البته ماشینهای تخصصی امکان تولید گروهها یا بچهای انبوه را تسهیل میکنند. این ماشینها در عین حال برخوردار از سیتسمهای ایمنی و فرار از خطر و حفظ سلامت قطعه کار میباشند و با کمک سیستمهای مذکور همزمان ریسک خرابی ماشین، مواد و قطعه کار به حداقل ممکن سوق پیدا میکند و دقت عمل در این دستگاهها تا حدی است که نوسانات منتحی کنترل آماری سیستم را تا مرز صفر قابل تنظیم مینماید. ماشینهای امروزی از ظرفیت و سرعت عملیاتی بسیار بالا برخوردارند و چنانچه در حد شاخص ظرفیت قابل قبول دستگاه مورد بهرهبرداری قرار گیرند، هزینه تولید مرحلهای هر قطعه را بسیار کاهش داده و بدین ترتیب شرایط افزایش بهرهوری سرمایه و کار را تا سطح لازم میسر میسازند.
موقعیت ماشینها ایجاب میکند که معماری سالنهای تولید به شکل متفاوت از گذشه طراحی و اجرا شود. برای هر ماشین نیاز به فضای مشخص در پیرامونش است و هر ماشین از روابط زمانی وعملیاتی مشخص با ماشینهای قبل و بعد از آن برخودار است. مجموع این نکات موجب میشود که چیدمان سالنهای امروزی متفاوت از کارخانههای گذشته باشد. گاه احتمال دارد که ماشینها به شدت نسبت به هوای محیط پیرامون حساس باشند و تغییرات دمایی محیط ممکن است در تغییر دقت عمل دستگاه تأثیر داشته باشد.
وجود گرد و غبار در سالن هم برای انسان مضر است و هم برای ماشین و ممکن است باعث عیب در قطعه کار شود و در خطوطی که به دلیل ماهیت محصول از دستگاههای خشک کن و پرسهای فرم انحنا دهنده استفاده میشود، نیاز به کنترل رطوبت محیط است.
امروزه فرایند تولید با عملیات کنترل کیفیت و مدیریت توام شده و از دستگاههای الکترونیکی در تشخیص وزن و شمارش تعداد با هدف به صفر رساندن ریسک عودت قطعه یا محصول معیوب بهرهگیری میشود.
در کارخانههای امروزی تولید مبلمان، برنامهریزی و کنترل برنامه حرف اول را میزند و به دلیل جابجایی حجم بزرگی از مواد، قطعهها و محصولات، مدیریت اینونتوری و موجودیهای عملیاتی دارای اهمیت حیاتی است و با استفاده از الگوهای “JIT” کوشش میشود که حجم رسوبی موجودیهای قبل و بعد از فرایند تولید به حداقل ممکن و تا صفر سوق پیدا کند و سیستمهای MRP، JIT، BRP، MRII و ERP از متداولترین نرم افزارهای کنترل و مدیریت در کارخانههای تولید مبلمان امروزیاند.
همه چیز از بازار آغاز میشود و همه چیز به بازار باز میشود به همین دلیل در مدیریت امروزی صنعت مبلمان از الگوهای مختلف مهندسی همزمان (CE) در طراحی و تولید محصول استفاده میشود. در صنعت مبلمان طراحی محصول از تلفیق حداقل سه مؤلفه اساسی حاصل میشود که عبارتند از: طراحی هنری، طراحی تکنولوژیکی و طراحی برای بازار و در نتیجه مؤلفههای طراحی محصول و مهندسی بازار از رموز حیاتی در کسب موفقیت شرکتها محسوب میشوند.
در نحوه فعالیت در بازار تفاوتهای بسیاری است بین آنها که متمایز و منحصر به فرد حرکت میکنند، با آنها که بلافاصله و در کمترین زمان ممکن، وجوه تمایز و انحصار در بیهمتایی را از گروه اول میربایند و بالاخره با آنها که با صرف یک وقفه زمانی نسبتاً طولانی تنها به دنباله روی از گروههای قبلی ادامه میدهند. بدیهی است که این سه گروه قطعاً در سه بازار کاملاً متفاوت به نتایج دلخواه خود دست پیدا میکنند.
در صنایع امروزی بدون بهرهگیری از سیستمهای مناسب و متناسب توسعه منابع انسانی، دستیابی به موفقیت در ایجاد بهرهوری بالا، اغلب با مشکلات و موانع فراوان مواجه میشود و در نتیجه دوره پیشرفت و موفقیت کسب و کار بسیار کوتاه میشود. (اگرچه در این باره سؤالات متعددی قابل طرح است، از جمله موقعیت نیروی انسانی در چین یا ترکیه و هند، که بررسی و بحث خاص خود را میطلبد) و ثابت شده است که یک شرکت موفق در بازار، به عنوان رمز حیاتی موفقیت حتماً از الگوی منحصر بفرد در توسعه منابع انسانی مورد نیاز خود استفاده میکند و متکی بر ساختار فرهنگ سازمانی و زیر ساختهای سازمانی ویژه خود است.
میدانیم که دستیابی به وجوه و اعتبارات پولی و مالی در کشورهای صنعتی به مراتب سهلتر و فراوانتر از کشورهای در حال توسعه است. اما این باعث نمیشود که شرکتهای بزرگ در این کشورها از برنامهریزی چرخههای جاری و سیستمهای اعتباری خود غفلت نمایند. زیرا برنامهریزی و کنترل جریانهای مالی و اعتباری یکی دیگر از رموز موفقیت است.
صنعت مبلمان به جهت ماهیتی شدیداً در برابر تراکم موجودیها در قبل و بعد از تولید ضربه پذیر است و کوچکترین غفلت میتواند به افزایش هزینههای سرسام آور مستقیم و غیرمستقیم منجر شود. بنابراین مدیریت گردش موجودیها و بهینهیابی جریان تحویل محصولات در صنایع امروزی اهمیت وافر دارد.
محصولات مبلمان اگرچه از نظر مشخصههای عمومی و چگونگی نیاز یکسان مصرف کنندگان از تشابه محصولی برخوردارند، اما از جهت مشخصات اختصاصی دارای ویژگیهای منحصر به فردند که در نحوه جذب و گرایش مخاطب مصرف کننده تأثیر بسزائی دارند. از اینرو طراحان محصول بیشترین دلمشغولی خود را صرف پرورش و نوآوری ملاکهای خاص و ویژه در محصولات مینمایند و بدین ترتیب به صورتی هدفمند و حساب شده سبب بالا رفتن درجه تمرکز بازار و انحصار موقت در یک دوره زمانی معین میگردند.
در توسعه تکنولوژی مواد و تکنولوژی سخت افزار در صنعت مبلمان، فرایند تغیر از وضعیت قدیم به وضعیت جدید بطور مستمر در حال تکرار است. همزمان محصولات مبلمان در حال مجهز شدن به سیستمهای دیجیتال و هوشمند بوده و کاربری مواد ترکیبی و کاملاً متفاوت از گذشته به جای چوب در حال وقوع است و موجب میشود که طراحی محصول و مهندسی تولید در آینده با تحولات اساسی همراه باشد و تمام این جریانات باعث بوده است تا دوره عمر محصولی مواد و ماشین آلات در صنایع مبلمان تقریباً کوتاه شده و در نتیجه اقدام به سرمایه گذاری در صنعت به یک موضوع کاملاً استراتژیک مبدل گردد و روی دوره بازگشت و چگونگی بازگشت سرمایه تأکید استراتژیک به عمل آید.